تعارض پدیدهای است که کم و بیش در اغلب سازمانها وجود دارد و مدیران با آن مواجه میشوند و حتی در مواردی آن را مدیریت میکنند . صرف نظر از عوامل تعارض ؛ آنچه اهمیت دارد دیدگاه مدیران نسبت به این موضوع است که آیا تعارض امری مطلوب است یا نامطلوب. اگر نامطلوب است چارهای جز رفع و دفع آن نیست و اگر مطلوب است چه مقدار از آن مطلوبیت دارد که ایجاد و یا تقویت گردد که این خود نیاز به مدیریت تعارض را آشکار میکند. بی تردید تعارض متأثر از فرهنگ است ؛
تعارض
برداشت اول
نوعی عدم توافق و اختلاف نظر میان افراد را شامل میشود ؛ بی آنکه به رفتار خاصی منتهی گردد.
- تعارض یعنی عدم توافق میان دو یا چند نفر ، گروه یا سازمان. ( گریفین ، 1996 ، ص ، 582)
- تعارض عدم توافق بر روی موضوعات اصلی و یا یک مخالفت عاطفی و هیجانی است .
- تعارض عدم توافق میان بخشها ( افراد ، گروهها و سازمانها ) است و میتواند هر یک از ویژگیهای مثبت و یا منفی را داشته باشد .
برداشت دوم
- صرفاً اختلاف نظر برای تحقق تعارض کافی نیست ، بلکه علاوه بر آن ، رفتار بازدارنده از سوی هر یک از طرفین نیز لازم است .
- تعارض فرآیندی است که در آن نوعی تلاش آگاهانه به وسیله الف انجام میگیرد تا تلاشهای ب را خنثی کند. البته از طریق سد کردن راه او که در نتیجه ، ب در مسیر رسیدن به هدف در میماند و یا این که الف بدان وسیله بر میزان منابع خود میافزاید.
- تعارض ، یعنی این که گروهها با هم برخورد داشته باشند و به صورت مستقیم رو در رو هم قرار بگیرند.
نکته از برداشت دوم
- مخالفت محض را نمیتوان تعارض نامید ؛
- رفتارهایی که بدون قصد و به طور تصادفی مانع راه یکدیگر میشوند را نمیتوان رفتارهای متعارض نامید ؛ زیرا هیچ یک از دو طرف ، قصد تعارض با دیگری را نداشته است.
- برخی هم معتقد هستند که باید نشانههایی از قبیل نزاع ، کشمکش یا زد و خورد علنی بین افراد و گروهها موجود باشد ، تا بتوان به وجود تعارض پی برد.
تعارض و تضاد
- حقیقت آن است که میان تضاد و تعارض تفاوت وجود دارد ؛
- متضادین دو امر ناسازگاری هستند که ناسازگاریشان در اصل وجود داشتن در یک محل و در یک زمان است ، یعنی محال است هم این وجود داشته باشد و هم آن ، یعنی وجود هر یک ملازم با عدم دیگری است .
- تضاد هنگامیدر سازمان رخ میدهد که دو طرف ، یکدیگر را تحمل نکند و هر یک دیگری را نفی و طرد نماید . در تعارض هر یک از دو طرف را تحمل میکرد و لی مانع او در رسیدن به هدف میشد ، اما در تضاد ، هیچ کدام وجود دیگری را نمیپذیرد .
- هنگامیکه تعارض شدت یافت به گونهای که هیچ یک ، حاضر به تحمل دیگری نبود ، تضاد اتفاق میافتد.
تعارض و رقابت
- رقابت یعنی هم چشمیبین دو گروه در دست یابی به یک چیز ممتاز یا ارزشمند ، در حالی که در تعریف واژهی تعارض چنین فرض میشود که یک گروه مستقیماً مانع از این میشود که گروه دیگر به هدف خود برسد .
- در تعارض، اهداف گروه در معرض خطر قرار دارد، خصومت آشکار است و قوانین و مقررات را نقض میکنند. در رقابت، گروهها به دنبال یک هدف هستند، خصومت منتفی و یا ناچیز است و رفتار تحت کنترل قوانین و مقررات است .
تعارض و دیدگاههای آن
- دید گاه سنتی: تعارض، بد و پدیدهای غیر ضروری است که باید سریعاً متوقف و کلیه زمینههای بروز آن نیز بر طرف شود .
- دیدگاه روابط انسانی : تعارض در گرو هها و سازمانها یک رویداد طبیعی است که به طور مکرر رخ میدهد و به همین دلیل ، پذیرش آن توصیه میشود ؛
- دیدگاه تعامل گرایان: تعارض نیروی مثبت در گروه است که وجود آن برای عملکرد موثر گروه نیز ضروری است و به همین دلیل تعارض مورد تشویق قرار میگیرد.
تعارض مثبت و منفی و اثر بخشی آن از دید گاه تعامل گرایان
مدیریت باید در صدد کاهش تعارضات منفی بر آید به تعبیر دیگر کار مدیر ایجاد محیطی برای تعارض سازنده است ، اما نباید به حد افراط برسد که سازمان را دچار نوعی بیماری و آسیب کند . پس دو نوع تعارض وجود دارد که یکی سازنده و دیگری مخرب است و مدیران باید تعارض سازنده را ایجاد و تعارض مخرب را محو کنند.
تعارض کارکردی و تعارض غیر کارکردی
تعارض در سطح پایین و بالا مخرب و غیر کارکردی است و موجب کاهش اثر بخشی و سطح عملکرد افراد میشود .
اما تعارض در سطح متوسط سازنده و مفید است و باعث اثر بخشی در سازمان میشود .
پیامدهای تعارض
منفی و مخرب
- ارتباط میان افراد ضعیف میشود
- جو عدم اعتماد و سوء ضن بین افراد بوجود میآید
- فاصله بین افراد افزایش مییابد
- گروهها و افراد به منافع جزئی و محدود خود توجه میکنند
- موجب هدر رفتن وقتوقت و انرژی سازمان میشود و هماهنگی را تضعیف میکند .
مثبت و سازنده
- خلاقیت و نو آوری را پرورش میدهد
- تغیرات را تحریک میکند
- مباحث و اهداف را روشن میکند
- ارتباطات مناسب تری را ممکن میکند
- انرژی داخل واحدها را افزایش میدهد
منبع : آقا پبروز، علی. 1384. رویکرد اسلامیبه تعارض سازمانی،حوزه و دانشگاه ، سال یازدهم، شماره 45.